یک ماه آشنا

چه روزای قشنگی هستن روزهای ماه رمضان. بوی عطر خوش نماز و روزه و قرآن و راز و نیاز با معبود یکتا. سحرهای ماه مبارک و همینطور نزدیک های اذان مغرب واقعا دل انگیزیه. دلم برای همه لحظه هاش تنگ شده بود. قدر تک تک لحظات ناب این ماه مبارک و بدونید. خداوند توفیقی رو نصیب ما کرده و خیلی خوبه که ازش خوب و درست استفاده کنیم.

آمار جرم و جنایت در این ماه مبارک درصد زیادی کاهش پیدا می کنه. به راستی دلیلش چیه؟ شاید دلایل متعددی داشته باشه ولی من دلیلی که براش دارم اینه که تو این ماه ما انسان ها خودمون و به خالق یکتا نزدیکتر می دونیم و به خاطر این نزدیکی تصور گناه و هم از ذهنمون دور نگه می داریم. در واقع مهمان به میزبان خودش هیچ وقت خیانت نمی کنه و از اونجایی که ما مهمان و خداوند میزبانه دلمون نمی خواد در محضر میزبان خطایی کنیم که موجب رنجش خداوند بشه.

این ماه زیبایی های خاص خودش و داره. دو برابر شدن جمعیت نمازگزار مساجد مورد توجه هست. کاش روزهای معمولی هم همینجوری بود. روز اطعام ایتام در این ماه قرار داره. یتیم نوازی از صفتهای خوب و پسندیده است. کاش در روزهای عادی هم این صفت نیکو مثل ماه رمضان رواج داشت. تعداد کسانی رو که تو این ماه قرآن تلاوت می کنن بیشتر می شه. ماه بهار قرآنه. کاش به هر یک از دستورات اون به خوبی عمل می کردیم.

اونجا لحظه های نابیه که در اختیار تو قرار می گیره.

اونجا تو زندگی رو به معنی واقعی تجربه می کنی. محدود کردن خودت نسبت به همه چیز. رو اعمالت بیشتر از قبل نظر داری. رو عواطف و احساساتت! روی نگاهت. روی زبونت. روی خواسته های قلبیت. روی نفس کشیدنت. روی تمام اون چیزایی که باعث می شه تو رو به گناه بندازه!!

بدون که تو در دستگاهی به اسم ماه رمضان قرار داده شدی تا امتحان پس بدی. امتحانت می کنن. امیدوارم در امتحان سربلند بشی و نمره ات بیستِ بیست بشه.

تو تمام لحظات نابی که در دست داری بیماران و فراموش نکن. مطمئنا با آرزوی زیادی منتظر دستان تو هستن تا براشون از خدا شفای عاجل طلب کنی. اونا هم مثل من و تو دوست دارن این ماه رو روزه بگیرن.

برای مردمی دعا کن که گرفتار مشکلات زندگیشون هستن و راه به هیچ کجا به غیر از خدا نمی برن.

رمضانتان روشن و نورانی باد!

...

پی نوشت: چند روز پیش نوشته ای رو در رابطه با ماه مبارک رمضان آماده کرده بودم که اینجا بنویسم اما یه هو به سرم زد یه چیزایی دیگه(این بالایی ها رو که نوشتم) بنویسم.

پی نوشت ۲: این متن خطاب به تو بود اما بیشتر منظورم به خودم بود تا به فکر بیام!