-
تمام
چهارشنبه 30 شهریورماه سال 1390 23:03
فکر کنم تمام شد بهارین!!!
-
بازگشت خاطرات با ترانه ها!!!
یکشنبه 27 شهریورماه سال 1390 13:22
حدود ۱۰ سال پیش! ... شب بود و ستاره توی کهکشون غم بود و نگاهی رو به آسمون با چشم خسته قلبی شکسته باز پر شده قلبش از گلایه ها باز می گه غماشو با ستاره ها طاقت نداره چشم انتظاره ... ۱۵ ساله که بودم اولین آلبوم گروه آریان بیرون اومد. بابا یه رادیو ضبط برام خریده بود و اون شده همدم من. هر جا می رفتم کشون کشون اون و همرام...
-
من و دندون عقل و کادو برای همسری!!!
چهارشنبه 23 شهریورماه سال 1390 11:30
سلام بعد از یک قرن بیکاری و بی عاری و تنبلی و سستی!!(چه قدر تو این مدت صفات خوب داشتم من!!) این دو سه روزه خیلی هم بیکار نبودم. یکشنبه دندون پزشکی وقت داشتم. واسه یه معاینه معمولی ۲ ساعت و نیم معطل شدم. خلاصه نتیجه این شد که باید دو تا دندون عقل بالایی رو بکشم. دوتای پایینی رو کشیدم ولی بالایی ها رو نه. دوست جون و...
-
بی حوصلگی بعد از ماه رمضون!!
جمعه 18 شهریورماه سال 1390 20:25
الان بیشتر از یک هفته است که از ماه رمضون میگذره. ولی هنوز رو فرم نیومدم!!. همون بی حس و حالی های ماه رمضون از وجودم بیرون نرفته. بیشتر ترجیح می دم بخوابم. تازه هنوز کارایی که قبل از ماه رمضون انجام می دادم و دوباره شروع نکردم. مثل خوندن زبان انگلیسی یا خوندن نهج البلاغه. ... سریال شوق پرواز قسمت اولش که به موضوع اصلی...
-
از خیال پردازی تا واقعیت...
دوشنبه 14 شهریورماه سال 1390 00:00
یه وقتایی دنیای کوچیکی از آرزوهای خیلی بزرگ برای خودت می سازی که واقعا تو اون دنیای کوچیک می تونی به تک تکشون برسی. لمسشون کنی. باهاشون زندگی کنی. همراهشون لبخند و مهمون لبات کنی.... اما یه تلنگر باعث می شه دنیای کوچیک شیشه ای که واسه خودت ساختی بشکنه. تازه اثری از خورده شیشه ها هم باقی نمونه... یه لحظه که به خودت...
-
نحوه گودری کردن لینک در وبلاگها
جمعه 11 شهریورماه سال 1390 12:25
باز هم سلام.... من تونستم نحوه گودری کردن لینک های تو وبلاگ رو به صورت کامل یاد بگیرم...از وبلاگ فانا . خواستم شما هم وبلاگتون و به این شکل در بیارید تا از زمان به روز آوری لینک دوستاتون آگاه بشید. راستش تمام مطلب وبلاگ فانا رو در این مورد یکجا کپی کردم(منبع رو هم ذکر کردم دیگه!!). دلیلش هم این بود که خواستم واسه خودم...
-
خونه تکونی عید فطر!!!
سهشنبه 8 شهریورماه سال 1390 14:12
سلااااااااااااااااام از این به بعد اینجا رو این شکلی میبینید. امیدوارم مثل من خوشتون بیاد!!! ما که واسه عید حسابی به خودمون و خونه و زندگی میرسیم به خودم گفتم به دستی هم سر و گوش اینجا بکشم... ... پیشاپیش عیدفطر مبارک امیدوارم تونسته باشیم توی این یکماه واقعا بندگی خداوند رو به جا آورده باشیم. ... بهارین نوشت: در عین...
-
ضد حال!!/اولین های ماه رمضون امسال من!/بارون...
دوشنبه 31 مردادماه سال 1390 18:30
دو تا ضد حال بد: بعد از حدود چند ماه از این و اون سوال کردن منم عضو گوگل ریدر شدم و تازه روز قبل توسط نیلوفر تونستم کد لینک دوستان و به این شکلی که میبینید داشته باشم. ولی هنوز ۲۴ ساعت از اون اتفاق نگذشته بود که گوگل ریدر تو جیمیل رو هم (لااقل واسه من تنها) ف= ی =ل= ت =ر کردن. و این یعنی ضد حال... مجموعه کامل عکسایی...
-
من و جایزه و شادی!!
چهارشنبه 26 مردادماه سال 1390 12:12
شب تولد امام حسن مجتبی(ع) به خاطر اینکه اولین بار در جمعی قرآن خوندم از طرف کانون قرآن محله امون جایزه گرفتم. یک قرآن کیفی جلد چرم. بعد از مدت ها احساس بچه ها رو داشتم که بعد از گرفتن جایزه ذوق می کنن. به هر کی میرسیدم هدیه ام و نشون میدادم و علتش و می گفتم که چرا هدیه گرفتم. خلاصه اینکه کلی حال و هوام با این کادو عوض...
-
سردرد روحی...
یکشنبه 23 مردادماه سال 1390 08:10
حرفایی که نمیشه گفت مدام مثل چکش تو مغزت کوبیده میشه... اونوقت سردرد امونت و می بره...البته نه سردردای معمول...یه جور سر درد روحی... ... پی نوشت: دستم به دامن مبارکتون!! هر کی میدونه لینکای وبلاگم و چه جوری گودری کنم بهم بگه...بابا منم دل دارم خب ...دل کودک درونم و نشکونید پلییییییییییییییییییییییییییز پی نوشت۲: در...
-
یه عالمه کار با یه عالمه کمبود وقت!!
شنبه 22 مردادماه سال 1390 11:42
وقتی حس میکنی یه عالمه کار رو سرت ریخته در نقطه مقابلش تنها تصوری که ذهنت میرسه اینه که یه عالمه وقت کم داری واسه انجامشون!!! ... اینم یه عکس ناز و دوست داشتنی که از دیدنش سیر نمیشم!!
-
محتوای کیف پول من...
دوشنبه 17 مردادماه سال 1390 19:08
تو یکی از این وبلاگ گردی هام چشمم به پستی از یک وبلاگ خورد که به نظر جالب می اومد...این بازی بعد روانشناسی شخصیتی داره. حالا با این عکس من نمیدونم شخصیتم چه جوری نشون داده می شه. ولی وکیل الرعایا ی عزیز تونسته خوب به این موضوع اشاره کنه. فکر کنم از عکس اینجوری دیده میشه که حسابی بی نظم باشم ولی اینجوری نیست. فقط این و...
-
ضد حال بدتر از این سراغ داری؟!!/من هنوز مشکوکم!!!
دوشنبه 10 مردادماه سال 1390 22:22
امروز با دوست جون بالاخره رفتیم بیرون. ولی در کمال ناباوری دیدیم هر دو نمایشگاه کاملا بسته است. دست از پا درازتر و با لب و لوچه آویزون برگشتیم خونه. ... من ماه و دم غروبی امروز دیدم موقع برگشت به خونه. ماه کاملا بالاتر از افق بود و یه جورایی مشکوک بود به ماه شب دوم. من نمی دونم اگه همیشه به این راحتی ماه شب اول دیده...
-
یه پست طلب حلالیت!(مثل این آخوندها حرف زدم)!!!
شنبه 8 مردادماه سال 1390 19:06
امروز تو گراواتار ثبت نام کردم. عکسش و دقیق یادم نیست از کدوم سایت برداشتم. مال هر کی بود خواستم حلال بشه...از هر عکسی تو نت خوشم بیاد ذخیره می کنم. البته فکر کنم همه تقریبا این کار و بکنن. اما حالا گفتم بگم تا جایی واسه نا رضایتی وجود نداشته باشه. بازم میام فعلا.
-
یه ماه رمضون خوشکل...!!
شنبه 8 مردادماه سال 1390 01:36
یه سلام دوباره... آخی دلم واستون تنگ شده بود. راستی ماه رمضون داره میاد و یه حس و حال قشنگ همه رو در بر میگیره!(البته اونایی که روزه میگیرن!!) جدیداًها(یه اصطلاح جدیده از مصدر جدید!!!) تعداد روزه خواران زیاد شده...(به استثناء اونایی که دکتر منعشون کرده) خلاصه قشنگه و دوستش دارم. قراره با دوست جون بریم نمایشگاه هایی...
-
چهل پسین لارستان و کلاس معلق عکاسی من!!
سهشنبه 21 تیرماه سال 1390 19:47
سلااااااااااااااااااااااام دوستام!!! جاتون خالی دیروز و دو روز قبلش لار بارون بارید. به صورت رگبار بود ولی همون باعث شد هوا اونقدر خوب بشه که کلی ذوق کنم. خصوصا دیشب هوا عالی بود باد خیلی خنکی هم می وزید همراه با بوی نم بارون. من که همه اش دوست داشتم بیرون از خونه باشم. خلاصه که اسم این بارون های عصرگاهی توی لار...
-
هوای خنک میخوام!
یکشنبه 5 تیرماه سال 1390 16:53
دلم یه جای خیلی خیلی خیلی خنک می خواد!! ... پی نوشت: دو روز گذشته با همسری شیراز بودیم. اونجا هم هوا چنگی به دل نمی زد!!
-
کادوی روز مرد هم دردسریه واسه زنها!!
سهشنبه 24 خردادماه سال 1390 00:43
یه لحظه که به خودم میام میبینم یکماه از آخرین به روز رسانی وبلاگم میگذره... ای دل غافل!!! تولد حضرت علی نزدیکه و من در فکر تهیه کادو برای بابا و بابای همسری و خود همسری هستم.قاطی کردم چه کار باید بکنم و چی بخرم که به درد بخور باشه! تو یکی از بخشای خبری بعد از تولد حضرت فاطمه یه نما از ماشین پرایدی رو نشون داد که یه...
-
یک چهارم از یک قرن کم نیستا!!!
دوشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1390 12:35
روزا مثل باد دنبال هم میذارن. مثل یه چشم به هم زدن میگذرن. فکر کنم برای بار سوم یا چهارم باشه که اینجا تولدم و تو این روز اعلام می کنم. اما امسال برام خیلی فرق می کنه. از همین حالا که میگم ۲۵ ساله شدم احساس خیلی خوبی بهم دست نمیده. باورم نمیشه که یک چهارم از یک قرن و زندگی کردم. ولی به هر حال یکسال دیگه هم گذشت و من...
-
کار پیدا کردن هم کار پیدا کردنای قدیم!...
دوشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1390 16:01
دیروز خبردار شدم اداره ای دو تا نیرو می خواد. منم رفتم... اما در کمال حیرت نتونستم به مصاحبه راه پیدا کنم...مسخره تر از این نمیشه برام...راحتتر از آب خوردن میتونستم برسم به مصاحبه. کمی استرس و کمی هم دست و پاچلفتی رو با هم قاطی کنید میشه یک خرابکاری بزرگ...واقعا که...
-
من و دلتنگی هام
شنبه 3 اردیبهشتماه سال 1390 17:05
من آخرین رهگذرم تو این خیابون بلند دیر اومدم که زود برم دل به صدای من نبند... ...... دلم واسه عکس گرفتن تنگ شده دلم واسه خوندن زبان انگلیسی تنگ شده. دلم واسه نقاشی تنگ شده. دلم واسه کتاب خوندن تنگ شده. دلم واسه دیدن طبیعت تنگ شده. دلم واسه وبلاگم تنگ شده بود. اصلا دلم واسه همه چیزای دنیا تنگ شده... راستش امروز دارم یه...
-
دوستای بی وفا سلام!
چهارشنبه 31 فروردینماه سال 1390 17:00
تو این دنیا تنها یه چیز و می بینم اونم تویی بهار نارنج همیشگی زندگی من! تقدیم به همسری .... راستی راستی من نبودم زیاد از حد فراموش شدم...فقط سه تا کامنت بود...سعی میکنم به همه دوستای بی وفا سر بزنم...
-
کاملا بی عنوان!!
شنبه 7 اسفندماه سال 1389 16:40
اسفند که میشه حال و هوای عید رو نمایی می شه الان هم داره بارون میاد اینجا... چه شود... من عاشق این لحظه های دوست داشتنی هستم... کاشکی الان همسری نزدمان بود و از این احساسات زیبا برایشان می گفتیم و ایشان هم مستفیز می شدند هر چند که در حال حاضر هم ایشان این لحظات زیبا را می بینند اما باید با مشتری های کج و کوله(از ذکر...
-
رویا اما واقعیت و مشکلی از مشکلات ما
پنجشنبه 7 بهمنماه سال 1389 23:31
گاهی واقعیت و رویا شبیه به همه... قبول داری؟ ... از منطق همسری خوشم میاد...(می دونم حرفاش درسته ولی نمی دونم چرا گاهی توش اما و اگر میارم!!!) یه معضل: مشکل جامعه ماست همین. می دونیم حرفی درسته ولی توش هزار تا شاید و باید میاریم واسه اینکه کارمون و توجیح کنیم و خلاف حرف درست عمل کنیم. حالا بازم بگو قبول داری یا نه؟
-
بهارین و بارون
سهشنبه 28 دیماه سال 1389 17:13
فقط یکبار... گفتم تو آمدی... و من چه قدر خوشبختم... ... دو روزه شهرم بارون داره میاد...خیلی خوشحالم. همینطور تمام مردم...بارون که میاد فضای شهر واقعا دیدنی می شه...(آخه شدیدا بارون ندیده هستیم!!) ... خوشحالم... لحظه هاتون بارونی(از نوع شادی!)
-
زودرنج مساوی بدبخت!!!!!
پنجشنبه 2 دیماه سال 1389 19:15
گاهی وقتا دلگیرم!! از دست زمونه... بدبختی اینه که شدیدا نازک دلم!!!! حساسیتم یه روز کار دستم می ده و بدبختم می کنه...کی بود که بهت گفتم. این خط این هم نشون...
-
بعد از ۳ ماه....من هنوز نفس می کشم!!!
شنبه 27 آذرماه سال 1389 17:54
من اومدم بعد از ۳ ماه.................. سلام به دوستای عزیز... راستش این چند وقت نمیشد بیام نت....کامی به اینترنت وصل نمی شد منم نتونستم بیام سر وقت وبم....و اما این چند وقته که نبودم هم اتفاق خاصی نیافتاد که بخوام تعریف کنم...سر کار رفتن همانا و تکراری شدن زندگی همانا...تکرار بدترین چیز تو زندگیه که من دچار اون...
-
بوی مهر و ماه مدرسه
چهارشنبه 31 شهریورماه سال 1389 01:02
آخ خداجون یادش به خیر...این روزا همه بچه مدرسه ای ها و خانواده هاشون در تکاپوی خرید وسایل مدرسه هستن.. چه قد این روزها برای من خاطره انگیزه..دلم هوای مدرسه رفتن و کرده. بوی مهر...شور و شوق مدرسه رفتن...شور و شوق دیدن دوباره دوستان... تا رسید به دانشگاه...حال هوا همون حال و هوا بود فقط یه خوره بزرگتر شده بودیم و عاقل...
-
من نه منم!!
یکشنبه 21 شهریورماه سال 1389 23:39
سلام به دوستای گلم یکی از دوستان گفته بود بعد از یک ماه فقط یک سلام؟(پست قبلی). باید بگم اون پست و از تلفن همراه نوشتم(امتحانی) فقط میشد تو عنوان یه چیزی نوشت. تو قسمت نوشتن متن هر کاری کردم چیزی بنویسم نشد(جهت اطلاع همه). این روزای عمر ما هم تند و تند داره می گذره...دلم میخواد بنویسم ولی کو وقت آزاد؟ از وقتی رفتم سر...
-
سلام
جمعه 12 شهریورماه سال 1389 17:03